جدول جو
جدول جو

معنی آشتی کنان - جستجوی لغت در جدول جو

آشتی کنان
عمل آشتی کردن، مجلسی که برای آشتی کردن یا آشتی دادن ترتیب دهند
تصویری از آشتی کنان
تصویر آشتی کنان
فرهنگ فارسی عمید
آشتی کنان(کُ)
عمل آشتی کردن. احتفال برای آشتی دادن و آشتی کردن
لغت نامه دهخدا
آشتی کنان
عمل آشتی کردن عمل آشتی کردن، مجلسی که برای آشتی کردن و آشتی دادن ترتیب دهند
فرهنگ لغت هوشیار
آشتی کنان((کُ))
عمل آشتی کردن، مجلسی که برای آشتی کردن و آشتی دادن ترتیب دهند
تصویری از آشتی کنان
تصویر آشتی کنان
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ کُ)
خرامان. چمان. خرامان در رفتار:
طاوس میان باغ دمان و کشی کنان
چنگش چو برگ سوسن و بالش چو برگ نی.
منوچهری.
رجوع به کش و کشی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از آشتی کردن
تصویر آشتی کردن
آشتی کردن بالله اصلاح کردن بااو سازش کردن با وی
فرهنگ لغت هوشیار
اگر بیند که با کسی آشتی کرد، دلیل که عمرش دراز گردد و اگر بیند که در آشتی، کسی را به فساد دین خواند، دلیل که وی را به صلاح و خیر راه دین خواند. اگر بیند ه درخشم کسی را به صلاح دین می خواند، دلیل که وی را به فساد و راه شرّ خواند - محمد بن سیرین
آشتی در خواب، دلیل کند بر سه وجه. اول: بر درازی عمر، دوم: بر قوه، سوم: بر سیرت و اعتقاد پسندیده.
فرهنگ جامع تعبیر خواب